گل بهارم،آسمانم

بی بی چک +

پس با هر سختی البته آسانی هست آیه ۵-سوره الانشراح آبادان-92/5/15 از زمانیکه ما وجود نازنین تو رو از خدا خواسته بودیم 4 ماه میگذشت                       چند روزی بیشتر تا تموم شدن ماه رمضان باقی نمونده بود و یه حس عجیبی که میتونستم بهش اعتماد کنم  نوید اومدن تو رو می داد. برعکس بقیه ی روزها که صبح وقتی پدرت میخواست بره سر کار دلتنگش میشدم،امروز واسه رفتنش  لحظه شماری  میکردم(هیییییییس،این یه راز زنونه اس بین من و تو )آخه بابا رضا مخالف بود که من مدام  بی بی چک بذارم  ...
6 فروردين 1393

صدای قلبت به من آرامش داد

مشهد-سونوگرافی کیان-دکتر میترا غلامی- ۹۲/۶/۱۶ ا مروز من و بابا رضا(که چند روزی هست اومده مشهد)واسه شنیدن یه صدا که بدون شک از هر سمفونی و آهنگ گوشنوازی زیباتر و دلنشین تر هست به سونوگرافی رفتیم. و اون صدا صدایی نیست جز تپش قلب کوچولوی تو که با هر بار تپیدن به ما شور و عشق بیش از  پیش به زندگی میده. ...
6 فروردين 1393

دلمون تنگ شده!!!

دقیقا نمیدونم این دلی که واسه بابا رضا تنگ شده دل منه یا دل شماست شاید هم دل هردومون!چون دیگه یه کم زیادی تنگه!!! پس پیش به سوی آبادان در مدت کمتر از یک ماهی که آبادان بودم تقریبا استراحت مطلق بودم و بابا رضا حسابی همکاری میکرد و نمیذاشت خسته بشم و کاری انجام بدم ولی دیگه اوضاع خونه دیدنی بود،دیدنیییییی !!! واااااای باز یه اتفاقی افتاده که من حسابی ترسیدم! مطب دکتر لیدا مدنی گیوی-۹۲/۸/۶ مامان:خانم دکتر نکنه کیسه ی آب نشتی داره ؟؟؟ دکتر:برو سونوگرافی تا خیالمون راحت بشه. سونوگرافی دکتر سدیدی-۹۲/۸/۶ منشی دکتر:۲ساعت دیگه نوبتتون میشه! من و بابا:۲ساعت؟؟؟ خانوم مورد ما اورژانسیه،...
6 فروردين 1393

خداحافظ آبادان

در مدتی که آبادان بودم تصمیم گرفتیم که اسباب کشی کنیم و اثاثیه رو به مشهد ببریم چون بعد از تولد تو دیگه پروژه ی آبادان هم تموم میشد و نیازی نبود به خاطر یه مدت کوتاه من و تو به آبادان برگردیم،واسه  همین من و بابا کم کم شروع کردیم به جمع و جور کردن وسایل خونه و آماده ی اسباب کشی شدیم. قرار شد من زودتر به مشهد برگردم و بعد بابا رضا با اثاثیه به مشهد بیاد . من برای همیشه از آبادان خداحافظی  کردم اما خاطرات خوشی که در شروع زندگی مشترک از این شهر دارم برای همیشه با من همراه خواهد بود.         ...
6 فروردين 1393

پیش به سوی مشهد

خوب دیگه تقریبا خیالمون راحت شد و تصمیم گرفتیم من به مشهد بیام و در مشهد تحت نظر  پزشک باشم. همون شب رفتیم فرودگاه و برای شب بعد بلیط گرفتیم ... مشهد-۹۲/۵/۲۲ در اولین لحظات رسیدن به خونه ی مامان جون دلم طاقت نیاورد و خبر وجود نازنین تو رو به مامان جون دادم و کلی خوشحالی و...(البته من و بابا رضا تصمیم گرفتیم تا قبل از انجام آزمایشات  غربالگری ۳ ماهه ی اول این خبر خوش رو به دیگران نگیم ) انتخاب پزشک بین دکتر علوی و دکتر توسلی دو دل بودم واسه همین تصمیم گرفتم یک بار پیش هر دو برم تا  راحت تر بتونم تصمیم بگیرم. روز شنبه من و مامان جون رفتیم مطب دکتر علوی که البته نتونستیم نوب...
4 فروردين 1393

بابا رضا جونم تولدت مباررررررک

یک روز مهم(تولد بابا) - ۳۰ شهریور هر سال بابا رضا متولد۵۵/۶/۳۰ هست و این روز یکی از دوست داشتنی ترین مناسبتهای خانواده ی ماست. امسال و در این روز دو قلب در وجود من به رضا عشق میورزه...   بابا رضا برگشته آبادان و من امروز ساعت۶:۳۰ این متن رو واسش فرستادم و سعی کردم احساسم  در مورد حضورش در زندگیم رو بیان کنم. امروز قلبم مملو از احساس رضایت از یک اتفاق خوشایند است، امروز زبانم شاکر نعمتی است که سالها قبل کامم را شیرین کرد، امروز عاشقانه تر از همیشه پروردگارم را می پرستم چرا که قبل از آمدنم بهترینها را برایم رقم زد و تو را برای من آفرید. امروز و هر روز قلبم برای مردی می تپد ک...
4 فروردين 1393

تولد مامان و غربالگری ۳ ماهه ی اول بارداری

یک اتفاق بی نظیر(تولد مامان) - ۱۳ مهر هر سال   من متولد ۵۸/۷/۱۳ هستم و خدا در این روز لطفش رو شامل حال خانواده و اطرافیانم کرد. به جرات میتونم بگم هیچ هدیه ای در اینروز نمیتونست به اندازه ی شنیدن خبر سلامتی تو  خوشحالم کنه و من رو به وجد بیاره . یکی از مهمترین مراحل بارداری انجام آزمایشات غربالگری هست که بین هفته ی ۱۱تا ۱۴ انجام میشه  و شامل دو بخش هست:انجام سونوی nt و انجام آزمایش خون. واین آزمایشات همزمان شد با تولد من! مشهد-سونوگرافی کیان-دکتر میترا غلامی-۹۲/۷/۱۳ سونوی nt انجام شد و خدارو هزاران بار شکر که همه چیز نرماله. دکتر:میخوای جنسیت جنین رو بدونی؟! مامان:بللللللل...
4 فروردين 1393